سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تقدیم به فاطمه نازم

شنبه 86/1/25 ::  ساعت 11:30 صبح


قشنگترین لحظه عاشق

دلم گرفته برایت... بهار زندانی‌!

 چرا برای‌ دلم یک غزل نمی‌خوانی؟

 غزل بخوان که بمیرد میان سینه من

 غم سکوت خیابان - غمی‌ که می‌دانی‌-

 و بغض پنجره بشکن، ببین چه کرده غمت

 به این دو وادی‌ وحشت، دو چشم بارانی‌

 بیا غزل به فدایت! درانتظار توام

 بیا صفای‌ تبستان! تب زمستانی‌!

 ببر مرا به نگاهی، ببر مرا گم کن

 نشان نمانده برایم... خودت که می‌دانی‌

 بیا که پر زند از دل به موج چشمانت

 کلاغ شب زده یعنی‌ غم پریشانی‌

 و باورت بکند بار دیگر این دل من

 - دل شکسته‌ی‌ ساده، دل دبستانی‌-


 نویسنده: mohsen javadi

نظرات دیگران


لیست کل یادداشت های این وبلاگ